اشعار سنگ قبر فرزند
شعر سنگ قبر فرزند

شعر سنگ قبر فرزند

مناسب ترین اشعار برای سنگ قبر نوجوان،جوان و کودک

در این قسمت بهترین اشعار مناسب سنگ قبر فرزند رو برای شما آماده کرده ایم.

شعر ها در مدل های مختلف گردآوری شده است، که می تونید شعر مناسب برای سنگ مزار دختر و یا پسر جوان و یا کودک رو در این قسمت پیدا کنید.

وچناچه شعر و محتوای مناسب سنگ قبر فرزند رو در این قسمت پیدا نکردید می تونید به بخش کلیات اشعار سنگ مزار مراجعه کنید که با بیش از 150 شعر دایره انتخاب وسیعی رو برای شما فراهم می کنه.

بعد از انتخاب شعر مورد نظر می تونید به فروشگاه همراه آخر مراجعه کنید و سنگ مورد نظرتون رو هم به صورت اقساطی خریداری کنید.

نوگُلِ خندان

کد:400

یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش

می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش

آینه جوانی

کد:401

چه بی‌صدا شکسته شد آینه جوانیت

نخوانده پاره پاره شد کتاب زندگانیت

ناکام

کد:402

نوجوان بودم و ناکام برفتم ز جهان

بر سر لوحه من آیه الحمد بخوان

پسرم

کد:403

تو شدی فارغ و ماندم من غم دیده غریب

رفتی و داغ نهادی به دل من پسرم

غم فرزند

کد:404

ای جوانی که اجل آمد و زد در سر تو

جای دارد که بمیرد ز غمت مادر تو

غنچه

کد:405

درختی کاشتم تا گل دهد بویم گل او را

درختم غنچه داد اما اجل پرپر نمود او را

داغ پسر

کد:406

پسر به درد پدر دردمند خواهد شد

پدر به داغ پسر سوگوار خواهد ماند

فراق تو

کد:407

گفتم که فراق تو نبینم دیدم

آمد به سرم هر آنچه می‌ترسیدم

گل بابا

کد:408

باید که به او نام خورشید و مهسا داد

اما نه به او باید نام گل بابا داد

قامت چالاک

کد:409

نخل سرسبز بلند تو چو بر خاک افتاد

سرو خم گشت که آن قامت چالاک افتاد

سوگ مرگ

کد:410

سوگ مرگ تو سرآغاز پیامی دگر است

رستخیز دگر و شور و قیامی دگر است

پدر پیر فلک

کد:411

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادری گیتی چه تو فرزند بزاید

دخترم

کد:412

عزیزم دخترم امید جانم

گل زیبای من روح و روانم

فدایت می‌کنم جان و دلم را

ز تو روشن نمایم محفلم را

سفر مرگ

کد:413

زود بودش سفر مرگ ولی

گل مگر دیر تواند پژمرد؟

عاشقان را غم هجرش سوزان

رفت و دل‌ها به خزانش افسرد

چشم به راه

کد:414

مادر منشین چشم به راه گذر امشب

در کلبه پرمهر تو زین بعد نیایم

آسوده بیارام مکن فکر مرا هیچ

بر حلقه این خانه دگر پنجه نسایم

نازنین دختر

کد:415

عزیز خفته در خاکم گل باغ دلم بودی

درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی

کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم

تو را ای نازنین دختر که یار و همدمم بودی

دیر به دست آمده

کد:416

ای دیر به دست آمده بس زود برفتی

آتش زدی اندر منو چون دود برفتی

چون آرزوی تنگ دلان دیر رسیدی

چون دوستی سنگ دلان زود برفتی

فرزانه فرزند

کد:417

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند

چه دید اندر خم این طاق رنگین

به جای لوح سیمین در کنارش

فلک بر سر نهادش لوح سنگین

عمر کوتاه

کد:418

آفتابی در جهان تابید و رفت

عمر کوتاهش جهان را دید و رفت

هیچکس از دست او رنجش نداشت

از چه رو از دست ما رنجید و رفت

جهان فانی

کد:419

افسوس کزین جهان فانی رفتی

آوخ که به مرگ ناگهانی رفتی

تا زنده‌ام از آتش هجرت همه روز

سوزد دل من که در جوانی رفتی

نوگل

کد:420

ای اشک بریز به دامان نوگلی

کز پاکدامنی ز نیم سحر گذشت

آبی بزن بر آتش من کان فرشته خو

تا ما خبر شدیم ز ما بی‌خبر گذشت

گوهر یکدانه

کد:421

فلک آخر ربودی گوهر یکدانه ما را

بگو بر ما چرا بردی تو آن دردانه ما را؟

ندانم از چه رو کردی شعار خویش گل چیدن

گل ما چیدی و بر هم زدی گلخانه ما را

جوان

کد:422

ای که بر قبر من تازه جوان می‌گری

هیچ داری ز دل مادر زارم خبری

من جوان بودم و امید بسی داشت دلم

حیف و صد حیف ندیدم ز جوانی ثمری

گل پرپر شده ام

کد:423

سال‌ها رنج کشیدم که گلی پروردم

باد پاییز به ناگه زد و گل پرپر شد

گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم

که ز هجران تو همدم دل ما مضطر شد

فصل بهار

کد:424

شد فصل بهار و شدم از غصه هلاک

دارم جگری کباب و چشمی نمناک

گل‌ها همه سر ز خاک بیرون کردند

الا گل من که سر فرو برده به خاک

قصه مرگ تو

کد:425

قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود

در عزایت جامه را بر تن دریدن زود بود

آخر ای یار همه ای مظهر مهر و وفا

در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود

پر حسرت و ناکام

کد:426

دریغا حسرتا از کامرانی

نبردم بهره‌ای از زندگانی

همی پر حسرت و ناکام رفتم

به زیر خاک در عین جوانی

محرمان دل

کد:427

جوان رفتم ز دنیا با هزاران آرزو بر دل

به زیر خاک کردم با دو صد اندوه و غم منزل

گذر آرید اگر بر خاک من از راه غم خواری

با الحمدی مرا یاد آورید ای محرمان دل

گلستان

کد:428

توی ای گل از گلستان ناگهان عزم سفر کردی

چه دیدی باغبان را از غمت خونین جگر کردی

غمت پشت برادر را شکست و قلب مادر را

جوان رفتی وخواهر را روان خون از جگر کردی

خواب پریشان پدر

کد:429

جان خود بدهد و جان تو عوض بستاند

گر بود قابض ارواح به فرمان پدر

خواب دیدت که دل جمع پریشان کردی

راست شد عاقبت این خواب پریشان پدر

غصه مرگ پسر

کد:430

قصه دیده‌تر را به که باید گفتن

ناله شام و سحر را به که باید گفتن

این غم دیرگذر را به که باید گفتن

غصه مرگ پسر را به که باید گفتن

داغ جوان

کد:431

بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم

من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم

بهر هر درد دواییست مگر داغ جوان

من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم

پسر پاکدل

کد:432

پسر پاکدل خوب و نکو منظر من

مانده بر خاک رهش خیره دو چشم تر من

نازنینی که به پاکی نه کم از شبنم بود

عمر او نیز دریغا که چو شبنم کم بود

پیک اجل

کد:433

نوگلی پرورده بودم خاک از دستم ربود

آنچنان در بر گرفت گویی که در عالم نبود

سال‌ها زحمت کشیدم تا گلم پرورده شد

ناگهان پیک اجل آن غنچه را از من ربود

تنها پسر و یاور مادر

کد:434

نوگلم رفته و داغش به دل مادر ماند

حسرت دیدن رویش به دل خواهر ماند

تو که تنها پسر و یاور مادر بودی

از چه رو بار غمت بر کمر همسر ماند

ایام جوانی

کد:435

گلی بودم در ایام جوانی

جوان بودم نکردم زندگانی

گلی بودم که وقت چیدنم بود

جوان بودم چه وقت مردنم بود

مادر غم دیده

کد:436

ای مادر غم دیده نداری خبر از من

کز گردش ایام چه آمد به سر من

من تازه جوان بودم و اندر چمن حسن

نشکفته فرو ریخت همه بال و پر من

زیبا پسرم تاج سرم

کد:437

افسوس که زیبا پسرم تاج سرم رفت

امید و چراغ دل و نور بصرم رفت

زد آتش سوزان اجل بر گل عمرم

ناگاه از این باغ گل نوثمرم رفت

جوانی که چو گل رعنا بود

کد:438

خفته در خاک جوانی که چو گل رعنا بود

بر لبش خنده و اندوه دلش دریا بود

عاقبت باد خزان نوگلمان پرپر کرد

رسم دنیا همه گویند چرا یغما بود